دختری عاشق با گیسهای بافته به رنگ شب

خدا همه امیدم تو هستی کمکم کن

دختری عاشق با گیسهای بافته به رنگ شب

خدا همه امیدم تو هستی کمکم کن

سپید تصادف میکند :دییییییییی

دیروز تقریبا ساعت ۷ شب تموم شدیم از کار چون امروز رییس پرواز داره و از ایران میره چندتا کاغذ سفید امضا کرد چند تا چک داد به من ویه سری کارای دیگه به مدیر تولید و اداری و کنترل و.... همه مون جمع بودیم تو جلسه گفت تا من برمیگردم همه حواستون جمع باشه شرکت رو بهتون با این شرایط تحویل میدم برگشتم هم با این شرایط تحویل میگیرم منم گفتم رییس تا تو بیای اینجا کلی پیشترفت هم کرده اصلا نگران نباش تا من هستم و همه کلی خندیدیم.اون هم گفت من مطمئنم و به همه تون اطمینان دارم این که گفتی شوخی نیست و یه حقیقته و ما بسی لوس شدیم 

سرویس هم که منتظر بود ما رو ببره رفتیم  همگی سوار شدیم تا برویم این راننده ما هم عشق سرعته و هر چی بهش میگی فایده نداره حتی سرعتش رو روی سرعت گیر هم کم نمیکنه و پرش میکنیم من موندم اینم ماشین واقعا مال خودشه آیا؟؟؟؟؟ 

بعد یکی از سرعت گیر ها در حالی که فاصله اش با ماشین جلویی کم بود ماشی جلویی ترمز کرد و ما هم پریدیم رو ماشین جلویی من آرنج دستم ضربه خورد و با کله که رفتم تو صندلی جلویی لب همایونی خونین شدخوبه نزدیک شهر بودیم و یه آژانس گرفتیم و آمدیم خانه و بسی لوس شدیم برای همه  تا آنجایی که همه داوطلب شدند منو ببرن بیمارستان منم گفتم نه که نه  شب چند بار مامان بهم سر زد از صبح هم همه زنگ زدند دستم رو پرسیدن و نا گفته نماند که مجید هم نگران شد و برای اون هم بسی لوس شدم 

فقط این وسط رییس نبود جاش خای که هی بهش بگم وای دستم وای دستم 

پ.ن: امروز زود میرم خونه رییس که دیروز خیلی مهربون شده بود گفتم من زود میرم فردا گفت برو برو اصلا لازم نیست اجازه بگیری!!!!!!!  و من شاخ درآوردم از تعجب و گفتم:

سق سیا

سلام به همه دوستان 

تو این پست پایینی چیز مهمی ننوشتم بچه ها فقط یه مشت خاطره هستن که میخاستم همیشه یادم بمونن.اگه به دوستان رمز ندادم معذرت میخام. 

زندگی خوبه میگذره بد نیست! 

در اتاقمان مستقر شدم ولی هنوز پرده ندارم و یه کمد باید بخرم کمد قبلی سفید و لیمویی بود که بدرد نمیخوره الان.فعلا چند روزه دارم با یه کمد دیواری سر میکنم.انشالله که وقت می شه و میرم بزودی یه کمد و پرده می بینم براش.دستم زخمی شد چرا؟؟؟؟؟یکی از دخترا ازدواج کرده بود گفتم بده حلقه ت رو ببینم وسوسه شدم انداختم تو انگشتم ی گفت چقد به دستت میاااااااااااد تا اینو گفت همکارم گفت یه دقیقه میای اینجا منم انگشتر تو دستم رفتم و نمیدونم اصلا چه اتفاقی افتاد که گوشت انگشتم زیر انگشتر له شد.آوردم بهش دادم گفتم سق سیا پیش تو هیچ غلطی نمیتونه بکنه بیا انگشترتو خدا خوشبختت کنه. خب چیه میگین خرافاتی هستم نه ولی خب این اتفاق افتاد و من الان فک میکنم چشش شوره! :دی 

نمیدونم چرا این روزها همش خابم میاد و نیاز دارم جمعه برسه و من تا 10 بخابم یه کسر خاب تو بدنم حس میکنم باز خدا رو شکر شنبه هم تعطیله دو روز دیر بیدار میشم از خاب آآآآآآآآآآآآآآخ جوووووووووون 

بلی بلی ما خاب را خیلی دوست داریم و لقبی نیز در این باره به ما داده اند دوستان "ملکه خواب" 

برم که دیرم شد کمی کار دارم تموم کنم برم خونه 

همه تون رو دوست دارم عاشقتونممممممممممممممم

۱۲۸ رادیکال ای ۹۸۰ (رمز : ش ش مجید)

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

اتاق داره تموم میشه (خیلی عنوان بدی هس آره)؟؟؟؟؟ :دی

نمیدونم چرا هیچی سخت تر از عنوان گذاشتن برام نیست تو این دنیا! 

خوبین همگی؟ 

امیدوارم همگی خوب باشین و شاد. 

منم خوبم نمیشه گفت خیلی خیلی خوبم ولی دارم نفس میکشم و خدا رو شکر میکنم .فک کنم فردا شب رو هم بتونم تو اتاقم بخابم امروز کارش تموم میشه ولی نمیتونم بوی چسب رو تحمل کنم می مونم فردا میرم اتاقم.شاید هم چون اتاقم نیستم عصبی شدم خودتون که بهتر میدونین آدم نمیتونه هیچ جا راحت باشه مخصوصا منی که باید همه جا تاریک باشه تا بخابم همه جا ساکت باشه تا بخابم هیچکی در رو باز نکنه یا چراغ رو وقتی خابم روشن نکنه و همه این اتفاق ها داره شب ها می افته چون من رفتم و اتاق خاهرم با هم هستیم آزارم میده اونجا هر شب نق میزنم که امشب آخرین شبه ولی این آخرین شب نمیاد به سراغم امیدوارم امشب واقعا آخرین شب باشه . دیروز کاغذ دیواری ها رو چسبوندن خوب شده ولی تو خونه بجز خاهرم و مامان همه میگن زشته! عصر رفتم بیرون یه پرده دیدم عین دیوار ها خیلی خوشگل بود ولی فعلا دلم نمیاد بگیرمش چون هر چی دارم اضافه خرج میکنم داره از پول ماشین کم میشه و نمیدونم چرا نمیتونم به بابا بگم این رو هم تو بخر روم نمیشه چون اون روز یه لحظه جو گیر شدم و گفتم همه خرج اتاق رو خودم میدم بگو آخه دختر لال شی تو با خرج اونجا چیکار داری؟؟؟خلاصه کمی هم به این خاطر که حدود ۲ تومن از جیب مبارک بیهوده رفت عصبی هستیم.نه خسیس نیستم ولی خب خودتون که میدونین میخام زودتر ماشین رو بگیرم :(((((((( 

امیدوارم تو قرعه کشی بانک یه ماشین برام درآد.برا تک تکتون کادو میگیرم بخدا اگه این اتفاق بیافته!

اسمشو چی بزارم؟؟؟؟؟؟

همیشه تو کتابها خوندیم تفاوت بین انسان و حیوان در عشق ست خدا عشق رو گذاشت تو قلب انسان ها ولی خیلی وقتها کینه و نفت هم تفاوت بین ما و اونها میشه!ولی نمیشه اینو گفت چون شتره از ما کینه ش بیشتره!از وفا هم نمیشه گفت چون سگه از ما وفاش بیشتره!(اینو که نوشتم بعضیا یادم افتادن که وفا نمیدونن چیه و دارن به طرف مقابلشون خیانت میکنن!این یعنی قد یه سگ هم نیستن!چه برسه به آدمش) 

ولی من دارم الان این عشق رو تو تمام وجودم حس میکنم احساس میکنم سراسر وجودم سرشار از عشقه خیلی حسه خوبیه وقتی دارمش دیگه عصبی نمیشه!دیگه زود قاط نمیزنم و هیچ جای بدنم درد نمیکنه کارام خوب پیش میره آرامش دارم کلا احساس خوبی دارم همیشه کارام رو با یه عجله انجام میدادم عجله که نه یه اضطراب همیشه تو وجودم بود که نکنه دیر شه ولی این دو روزه هیچ اضطرابی ندارم لحظاتم خوب میگذرن رودخونه ی زندگیم آرومه و هیچ بادی نمی وزه 

خدا جونم خیلی دوست دارم تو رو شکر میکنم که دوباره این احساس رو تو وجودم کاشتی دوباره این احساس رو دارم ازت ممنونم خداااااااااااااااااااااااااااااااا  

تو رو شکر میکنم که یه قلب بهم دادی که میشه عشق رو توش جا کرد و باهاش عاشق شد! 

نمیدونم لیاقت اینو دارم بگم عاشقم یا نه!ولی میگم یه احساس خوب تو وجودمه نمیدونم اسمشو چی بزارم 

خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا 

عاشقتم

جرا؟

یه بار اومدم خودم و خالی کردم ولی وسطه راه همش پرید!میدونستم می پره ولی تا کنترل آ رو زدم پرید!انگاری میدونست میخام نتونه حالمو بگیره اون زودتر جنبید! 

 داشتم میگفتم: 

 

وقتی احساس میکنی همه چی آرومه وقتی همه چی خوبه خوب پیش میره وقتی باز برای زندگیت انگیزه داری وقتی باز میخای بجنگی وقتی باز میخای خودت باشی و تصمیمت رو گرفتی وقتی همه بهت میگن دختر نرو این راهو ولی تو دلت بهشون نیشخند میزنی میگی مگه نمیبینی؟مگه نمیبینی من بیشتر از سابق دوسش دارم  وقتی خاهرت بهت میگه نمیخام ازت توضیحی بخام فقط ازت می پرسم مسدونی داری چیکار میکنی؟میگی بهش آره به من اعتماد کن من میدونم دارم چیکار میکنم و تو دلت میگی یعنی تو تو این چند روز ندیدی من چقد خوبم؟؟؟؟؟یعنی نمیدونی دارم از عشق لذت میبرم؟یهنی نمیبینی دارم عشق رو احساس میکنم؟؟؟
بعد یهو یه حرف یه اتفاق بیافته از یه حرفش خوشت نیاد و بگی پیش خودت انگار........ در این حین انگار یکی میاد دم گوشت میگه آره دوباره اشتباه کردی!اون موق هست که دیگه دوست نداری کلمه ای بشنوی و میگی سووووووووووس نمیخام چیزی بشنوم!گوشی رو دوست داری قطع کنی!دوست داری کسی رو نبینی!چون یه شوک بهت وارد شده نمیخای باورش کنی!ولی خود به خود تمام حرفهایی که همه بهت میگفتن توی ذهنت مثل یه ویدیو میان و میرن دوست نداری ادامه پیدا کنه دوست داری استاپ بزنی به همه اتفاقها!!!!!!!!!!!بگی نهههههههه نهههههههههه من دارم اشتباه میکنم!اون یه حرف بود ولی دوباره اون میاد کسی که نمیشناسیش ولی میاد و بهت میگه نههه حرف نبود ما همه عمل هایی که انجام میدیم رو همیشه به زبون میاریم!
دارم به این فک میکنم چرا به من خوبی نیومده چرا بعد یه مدت کوتاه که دارم لذت میبرم از زندگیم وقتی دوباره میخام برا عشقم بجنگم وقتی دوباره انگیزه ای دارم چرا باید یه اتفاقی بیافته که فک کنم آره همه زاس نیگفتن جز دل من؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نمیدونم چیکار کنم اون حرف همش تو گوشم هستش شاید هم خیلی مهم نباشه ولی خیلی داغونم کرد خیلی هر چی بود حال منو گزفت بدجور!
خدا به خداوندی خودت قسم میخورم دیگه خسته شدم دیگه نمیکشم اگه میخای صبر منو آرمایش کنی بسه خاهش میکنم دیگه بسسه مگه یه نفر چقد صبر داره؟من که ایوبت نیستم من سپید هستم همون سپید نارک نارنجیت که به هر بهونه ای می اومد بغلت گریه میکرد!من همونم الان پوست کلفت شدم ولی بسه خاهش میکنم بسسههههههه

یه بار اومدم خودم و خالی کردم ولی وسطه راه همش پرید!میدونستم می پره ولی تا کنترل آ رو زدم پرید!انگاری میدونست میخام نتونه حالمو بگیره اون زودتر جنبید! 

 داشتم میگفتم: 

 

وقتی احساس میکنی همه چی آرومه وقتی همه چی خوبه خوب پیش میره وقتی باز برای زندگیت انگیزه داری وقتی باز میخای بجنگی وقتی باز میخای خودت باشی و تصمیمت رو گرفتی وقتی همه بهت میگن دختر نرو این راهو ولی تو دلت بهشون نیشخند میزنی میگی مگه نمیبینی؟مگه نمیبینی من بیشتر از سابق دوسش دارم

آشتی آشتی

سلام به دوست جونی های خودم  

عیدتون مبارک

امروز میخام یه خبر بهتون بدم دوست دارم همه تون نظر های واقعیتون رو بدون رو در وایستی بهم بگین: 

من و مجید  با هم به توافق رسیدیم تا بدون شک و دو دلی دوباره رابطه مون رو باهم بسازیم وشک رو بزاریم کنار چون دیگه خسته شدیم از این وضع و نمیتونیم از هم بگذریم حدود ۹ ماه هست که نه با هم هستیم نه با هم نیستیم!! به همین خاطر دو دلی هامون رو گذاشتیم کنار و می خاییم با هم فعلا باهم بمونیم تا ببینیم سرنوشت قراره چی برامون رقم بزنه! 

ما هر دو عاشق هم هستیم و نمیتونیم همدیگرو ترک  کنیم این رو تو این ۹ ماه درک کردیم قلبهای ما به هم گره خورده من با تمام وجودم دوسش دارم و نمیخام حتی یه ثانیه ناراحت شه 

نمیدونم قراره چی به سرمون بیاد!ولی هر دومون امیدوار هستیم و میخاییم ادامه بدیم  

از موقعی که این تصمیم رو گرفتیم در آرامش به سر میبرم و بدون استرس دارم زندگی میکنم 

خدایا شکرت 

مجید عزیزم ازت ممنونم و دوست داااااااااااااااااااااااااااارمSmiley 

شما رو هم دوست دارم

نهایم بگذارید . . . .

سرگردانم ، حیران و سرگردان میان انبوهی از افکار مغشوش

گفتی : شک و دو دلی در وجودت مثل روز روشن است

آری روشن است

چون نمی دانم کدامینتان را باور کنم

کدامین عشق دروغین نیست؟

اینکه هر روز می آیید و روز بعد می روید.

 آیاعلاقه است ؟ !

بی هدف ، بی فکر

ابتدایش نا محدود است  و ابراز محبت

و ایده آل تا وصال

انتهایش : حلالم کن ، رفتم . . . .

کدامینتان را باور کنم  ؟! نمی دانم !! 

پس بگذارید میان تنهاییم تا تنها بمانم .... 

:دی (من اصلا بلد نیستم عنوان بزارم) :دی

سلام بر و بچ 

من انگار عادت کردم ها تا یکی نزنه تو سرم آپ نمیکنم داشتم میرفتم خونه داشتم چک میکردم که به کی قول دادم امروز برا فردا؟ آخه فردا نمیام میرم ماموریت  چرا شاد هستم؟خب میرم جلسه از ساعت 11-1 تو بودی شاد نمیشدی؟شرکت هم نمیاممممم  در همین فکر یادم افتاد به فیروزه جووووووووووووووونم قول دادم آپ کنم!

خب چیه؟چی بگم؟هان؟آهاااااان میخای فضولی کنی بدونی من الان  احساساتم چه جوریه؟ 

امممممممممممممم  این جوریه: Smiley ولی با یه تفاوت!میدونی چی؟فقط پیش خودم اینجوری ام Smiley ولی پیش اون وقتی میگم پیش اون فک نکنی کنارش ها!نه از پشت تل من اینجوری ام:     

خو چیه؟مجبورم که اینطور باشم تو یکی رو میدونی یکی رو نمیدونی! 

ولی امروز شنگولم خیلی شنگول  خدا کنه تا آخر شب همینجوری بمونم  

دیگه چی بگم براتون؟؟؟؟؟؟؟ 

خب واضحه من چرا خوبم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟چون با مجید حرف زدم 

چیه میخای دعوام کنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 

خو گفتم که خوب حرف نزدم باهاااااااااااااااااااااااااااش 

خب با اینکه دعوا کردیم باز صداش لذت بخش بود براااااااااااااااااااام 

باز میخایین دعوام کنین؟؟؟؟؟؟؟؟میرم هااااااااااااااااااااااا 

باوشه تو منو فحش بده منم میرم باااااااااااااای   

آهان یادم رفت بگم همه تون رو دوست دارم همه تووووووووووووووووووووووووووون جیگمل های منینSmiley