دختری عاشق با گیسهای بافته به رنگ شب

خدا همه امیدم تو هستی کمکم کن

دختری عاشق با گیسهای بافته به رنگ شب

خدا همه امیدم تو هستی کمکم کن

خدایا شکرت

با یکی اختلاف حساب دارم ! اشتباه از طرف من بوده!نه اون! 

نمیدونم چه طور شده که اشتباه به این گندگی رو کردم! 

وقتی از سال مالی۸۹ میخاستم حسابها رو انتقال بدم به ۹۰ طرف بدهکار بوده و من بستانکار نقلش کردم حساب هام نمیخوندن میدونستم یه جای کار اشکال داره ولی ... هیچ وقت فک نمیکردم... خلاصه که من تازه این موضوع رو فهمیدم و جالب اینه که طرف یکی از اون آدمهایی هست که همه چی رو دیر حالی میشه نمیدتونستم چه جوری قراره این آدم رو حالی کنم این موضوع رو ۵ روزه تو دلم نگهداشتم به هیچ کی نگفتم چند شب بود که نمیتونستم راحت بخابم! 

شب اولی که فهمیده بودم از ساعت ۱۲ بیدار شدم همش مثل کابوس میدیدمش دیگه نتونستم بخابم استرس همه وجودم رو برداشته بود! دیروز صبح که اومدم همش احساس میکردم قراره بیاد و چک بخاد اون اتفاق افتاد اومد صداش رو که شنیدم رفتم دفتر دیدم به رییس میگه چک تسویه برج ۷ من رو بدید زنگ زد رییس : 

-چقد مونده تا ایشون تسویه شن؟ 

-لطفا بگید خودشون بیان اتاقم تا چکش رو خودم بنویسم 

-باشه می فرستمش اونجا 

 

اومد: 

-سلام خسته نباشید 

-سلام ممنون  

-لطفا عجله کنید من کارم زیاده 

-بلی حتما فقط یه مشکلی هست یه اختلاف حساب داریم باهم 

-چه اختلافی خانم؟ 

-یه مبلغی هست که ..(همه رو توضیح دادم) 

گفت من این ها حالیم نیست همه رسید هام رو باید در بیاری اصلا من این چک ها رو نگرفتم! 

-جریان چک ها نیست آقا از سال ۸۹ منتقل شده! 

-خب رسید های سال ۸۹ رو هم دربیارین اصلا من چرا باید پارسال بدهکار شما بودم؟؟؟؟؟؟  

-مشکلی نیست من همه رو در میارم 

-باشه پس چک منو بنویسین لطفا 

-نمیشه که باید این اختلاف حل شه بعد من چک بنویسم براتون! 

-من لازم دارم و.... 

-من فقط می تونم نصف مبلغ رو بنویسم  

-نه اگه نصفه ش رو میدی نمیخام!و قهر کرد و رفت! 

کجا رفت؟مستقیم دفتر مدیریت!!!!!!!!! و من سرشار از استرس بودم!که الان قراره رییس چی بگه؟ 

نتونستم تحمل کنم رفتم تو دیدم داره توضیح میده همه رو از سیر تا پیاز! با چهره ای پریشان  نگاهش میکردم رییس هم هیچی نگفت فقط گفت که اشکال نداره خی اختلاف دارید یه روز بیایین بشینین و حل کنین!و مرد رفت 

از اون روز رییس حتی یک بار هم ازم نپرسیده که جریان چیه؟ 

خدا صد هزار بار شکرت میکنم چون هر کی بود الان منو چند بار .... خدایا شکرت میکنم 

ولی ازت میخام بهم صبر بدی که بتونم از پس این کار بر بیام!استرس داره منو از پا در میاره چرا همیشه باید استرس داشته باشم 

ولی الان که اینجا نوشتم خالی شدم خیلی سبک شدم 

برام دعا کنین حل شه این مشکل دوستای گلم 

همه تون رو دوست دارم

نظرات 22 + ارسال نظر

سلام وبلاگت خیلی خوبه میخواستم لینک کنی وبلاگ منو البته اگه میشه منم با کمال میل این کار رو میکنم فقط خبرشو بده ممنون
وبلاگ من : http://lordworld.blogsky.com/

firoozeh 1390/08/05 ساعت 15:41

ma amadim :D
man avalam on ke hesab nist

بلی بلی شما اووووووووووووووووول بانووووووووو

firoozeh 1390/08/05 ساعت 15:46

khoda ro shokr ke chizi nagoft, khoda ziad kone in model raiesaro

مرسی عزیزم قربونت برم
کاش حل اگه نشه حتما....

firoozeh 1390/08/05 ساعت 15:49

sepiiiiiiiid belakhare up kardiaaaaa hadeaghal ye roz dar mion up kon dge manam kam up mikonamaaaaa, gofte basham

واااااااااااااااای تهدید هم میکنید بانوووووووووووو؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نه اگه دیر آپ کنی من دق میکنم
گفته باشمممممممممممممم

firoozeh 1390/08/05 ساعت 15:52

hal mishe azize delam negaran nabash nakone az bas pachasho gerefti ahesh toro gerefte sepid

ها ها هاااااااااااااااااااااااااااااااااااا
وای نگو فیروزه شاید!
وای اگه بدونم اینجوریه که هر روز دورش میگردم!

firoozeh 1390/08/05 ساعت 15:54

khoooooob key tashrif mibarid manzel banooo?

از وقتی کامنت سومی رو دادی من رفتم

firoozeh 1390/08/05 ساعت 15:58

7
ba arezoie hafteie khob va shoroie sale 4 khob baraie to azizam omidvaram ye roozi vordeton be 100 salegiro behet tabrik begam azizam.
Hamishe shad bashido ashegh
omidvaram nazie azizam ham harroz asheghtar az dirooz bashe.

مرسی عزیزم ممنووووووووووون
مگه نازی محصولی از صا ایران هست؟و ما خبر نداریم؟؟؟؟

firoozeh 1390/08/05 ساعت 16:01

i love uuuuuuu

ای قربونت برم منننننننننننننننننن
عزیزم دوست دارم خیلی خیلی زیااااااااد

سلام
امیدوارم مشکلت خیلی زود حل شه

مرسی خانمی

[ بدون نام ] 1390/08/05 ساعت 17:09

سلام سپید عزیز...
از این جور مشکلات برای من هم اتفاق افتاده...اوایل که اومده بودم سر کار یه روز نشستم باجه به جای یکی از همکارا که رفته بود مرخصی(من تا همین الآن هم زیاد باجه کار نکردم و اون موقع هم تجربه م زیاد نبود).خلاصه سر ظهر که میشه و میخوام حسابم رو ببندم دیدم چهارصدهزار تومان کم دارم!( برق از کله م پرید...!)برا من که هنوز حقوق ماه اولم رو هم نگرفته بودم زیاد بود دیگه!خلاصه نشستم و ژورنال اسنادم رو گرفتم با اصل سندام یکی یکی مطابقت دادم و دو بار هم تکرار کردم و دیدم همه میخونه،دیگه داشتم ناامید می شدم و فکر کردم شاید باندهای پول یا چک پولا رو اشتباهی دادم...با ناامیدی یه دفه دیگه کنترل کردم و یه دفه دیدم یکی از اسنادم که مبلغش 200 تومن بود رو به جای بدهکار کردن بستانکار کردم که معنیش اینه من 400 تومن کسری میارم(200 تومن پولی میشد که به مشتری داده بودم و 200 تومن هم سند بستانکار که به صندوقم اضافه میشد جمعا 400 تومن)...خلاصه خوشحال و خندون سند رو برگشت دادم و اصلاحش کردم...
شما هم دیگه فهمیدین که اشکال مال کدوم اسناده و مغایرتش رو هم می دونین،پس کافیه اسناد رو در بیارین و رفع مغایرت کنین،اون بنده خدا هم وقتی شما سند داشته باشین قطعا قانع میشه،البته البته اگه شما موقع نقل حسابها به سال جدید می دونستین مغایرت داره همون موقع باید درستش می کردین و تعجب می کنم چرا تا الآن سراغش نرفتین!دیگه اینکه این اشتباهات کاربری برای همه پیش میاد و هیچوقت کسی رو بخاطر اینجور اشتباهات متهم به اختلاس و ...نمیکنن، پس توکلتون به خدا باشه...انشاءالله حل میشه...
بخاطر تصادف هم خوشحالم طوریت نشده،راستی ضایع! 128رادیکالe 980 رو اگه از وسط نصف کنی میشه ILOVEYOU !!!!!!!!!!!
همین جمله رو می نوشتی کمتر تابلو بود که!!!!!!!!!!!
بهرحال خوشحالم و بهت تبریک میگم،عشق حس خوب و خطرناکیه (به قول بعضی ها عشق مثل (ببخشید اینو میگم) جیش کردن توی شلواره،همه مسخره ت میکنن،اما فقط خودتی که گرماشو حس میکنی!!!!!)
موفق باشی...
Black13

مرسی ازت
فک نمیکردم این اختلاف مال مشتری ها باشه !
خلاصه در این مورد کم کاری کردم!
موفق باشی

من از کجا بدونم که شما قراره کشف کنید این موضوع رو

دختر کوچولو 1390/08/06 ساعت 13:02

سلام عزیزم

خوبی؟

مرسی عزیزم

دختر کوچولو 1390/08/06 ساعت 13:06

مثل همهی مشکلات ی که داشتی مطمئنم از پس اینم بر میای

قربونت برم ممنون
توکل بخدا امیدوارم عزیزم

دختر کوچولو 1390/08/06 ساعت 13:09

مبارکه قالبتم باشهههههههههههههه

فدای تووووووو
مرسی خانمی

firoozeh 1390/08/06 ساعت 14:42

evaaaaaaaaaa che ghalebe khak bar sariee khahar,
armanhaie ma in bod???

بابا فیروزه آبروم رو نبرررررررررررررررررررررر

موری 1390/08/06 ساعت 19:53

چقدر متحول شدی !

قالب جدید

اسم جدید

هیدر جدید

سوتی های کاری جدید

.
.
.
.

بلی بلی
شما نیز متحول شوید

Nazanin 1390/08/07 ساعت 08:58

هپی نیو قالب

اول اومدم فک کردم اشتباه اومدم

ای جاااااااان فدات شمممممممم

Nazanin 1390/08/07 ساعت 08:59

یهنی من فدایتون با اون گیسهای رنگ شبتونو اینا

خدا نکنه عزیزممممممممم
عاشقتمممممممممممم بدجووووووور

Nazanin 1390/08/07 ساعت 09:00

سپید قالبت شبیه قالب منه هــــــــــــــا

به پای قالب شما نمیرسه بانوووووووووو

Nazanin 1390/08/07 ساعت 09:00

ولی ما اونوری نشستیم شما اینوری

ها ها هااااااااااااااااااا
شما باکلاسید بانوووووو
ما که نمیتونیم مثل شما دو تا خوش تیپ باشیم

Nazanin 1390/08/07 ساعت 09:02

خب اول اینکه دو روز نت نداشتم این دلیل دیر اومدنم

دوم اینکه امروز هم نصفه نیمه نت دارم

سوم اینکه نبینم بشینی واسه کار حرص بخوری که از جیبت

رفته بابا همه چی درست میشه فکر وخیال نکن

امیدواریم فعلا که طرف پاشو کرده تو یه کفش!
قربانت مرسی عزیزم سعی میکنم

Nazanin 1390/08/07 ساعت 09:04

دوستت دارم عزیزم برات شادی فراوان آرزو میکنم

فیروزه جونم تو را نیز میدوستم و سپاس از اون آرزویی که

برام داشتی شاد باشید

هم من هم فیروزه دوست دااااااااااااااریم خیلی زیااااااد
شادی شما شادی ماست

عماد 1390/08/25 ساعت 11:45 http://love3.blogsky.com

سلام آبجی سپیده من کو

تو همون آدرسی که نوشتم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد