دختری عاشق با گیسهای بافته به رنگ شب

خدا همه امیدم تو هستی کمکم کن

دختری عاشق با گیسهای بافته به رنگ شب

خدا همه امیدم تو هستی کمکم کن

سپید و اتاق کارش!

امروز وقتی از خاب بیدار شدم حواسم سر جاش نبود چون خوب نخابیده بودم نزدیکای سحر خوابم برد یادم رفت اب تابم رو بیارم تاعکسی که دیروز از میز کارم گرقته بودم رو براتون بزارم ولی اشکال نداره شب از خونه عکسشو میزارم براتون تا ببینین چه اوضاعی بود این جا.چرا آبدارچی تمیز نکرده بود؟چون بنده یه کاغذ آ4 چسبونده بودم رو میز و نوشته بودم دست نزنید!چرا؟چون همش مدارک بود و اگه یکی گم میشد... دیروز کل روز کاریم به مرتب کردن میزم گذشت البته چند تا ارباب رجوع داشتم ها فک نکنین کار رو کلا تعطیل کرده بودم!نه ولی کارهای دیگه رو تعطیل کرده بودم زیاد هم کاری نداشت ها بعضی از مدارک ها رو که باید تکمیل میکردم و می فرستادم به ادارات یه سر اطلاعات بودن و یه سری رو هم باید تایید میکردم و میدادم به کارمندا تا کاراشون رو انجام بدن ولی خب بعضی وقتها مشغله کاری اجازه نمیده تا به این چیزا برسی.

  http://s1.picofile.com/file/7102381284/ok.jpg

حالا جونم براتون بگه از خودم: 

(جسمانی):

دیروز رفتم دندانپزشک تا اون دندونی که اذیتم میکرد رو د کی جون عصب کشی کنه ،کار جلسه اولش که تموم شد گفت دقیقا دندون کناریت هم خرابه و باید روش کار کرد الان که این منتطقه بی حس هست اجازه میدی اونم کار کنم منم که از آمپول بی حسی وحشت دارم گفتم آرم و 2 تا دندونم رو کار کردتمام شب فک درد داشتم.الان هم دارم و نمیتونم حرف بزنم ترجیح میدم حرف نزنم ولی خوبیش اینه که از فردا دندون درد ندارم!

(روحی):

خحوبم فقط دو دل هستم نمیدونم باید چیکارکنم به حرف عقل گوش بدم یا حرف احساسم؟هر آدم عاقلی میگه عقل!ولی این آدم عاقل نمیدونه این دل چی میکشه و توش چه خبره؟نمیدونه این دله وقتی میگیره دیگه نفسش بالا نمیاد به زور نفس میکشه اگه به جز خودم کسی ببینتم زودی زنگ میزنه اورژانس ولی خودم میدونم بعد چند دقیقه ای خوب خواهم شد!عقل نمیدونه این دل وقتی کاملا گیج می شه همچین تند میزنه که وقتی دستم رو میزارم روش احساس میکنم از شدت فشارش دستم هم باهاش میره بالا و پایین و منتظر میشم تا قفسه سینه ام رو بشکافه!

(کلی): خوبم ،بد نیستم از وضعیت فعلی راضی ام ،شکر خدااااا

(آرزو)

خدایا هیچکس رو سر دو راهی قرار نده،خدایا کاری کن نازی جونم قرص هاش رو بتونه مرتب بخوره ،خدایا فیروزه رو با اومدن رضا شاد کن،خدایا یه مرخصی جور کن با نازی و فیغو بریم شمال،خدایا همه کسایی که دارن الان این مطلب رو میخونن رو سلامت و شاد کن هم خودشون و هم خانواده و کسایی که دوسشون دارن رو.

نظرات 45 + ارسال نظر
مـــــ ــهــــا 1390/05/02 ساعت 13:09

هورااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

مها 1390/05/02 ساعت 13:10

فکر کنم لب تاب و نوشتی اب تاب

مها 1390/05/02 ساعت 13:12

ایشالله روز به روز زندگی بهتری داشته باشی

مرسی از آرزوهای قشنگت برا همه

آمیییییییییییییییییییییییین

فیروزه 1390/05/03 ساعت 07:42

عسیسمممممممممممممممممممم

فیروزه 1390/05/03 ساعت 07:43

الهی قربونت بره این فیروزه خر که همیشه دیر میاد

فیروزه 1390/05/03 ساعت 07:43

الهی فدات بشه فیروزه با این آرزوهای قشنگت عسیسم

فیروزه 1390/05/03 ساعت 07:44

دیشبم نزاشتی که عکسه رو سپید خانووووووووووووووووم

فیروزه 1390/05/03 ساعت 07:45

سپیده 2 شبه نخوابیدم باورت میشه ؟ منو که یادته ساعت 8-9 تو تخت لالا دو شبه نخوابیدم

فیروزه 1390/05/03 ساعت 07:46

سپیده نمیدونم فقط امیدوارم که سالم باشه عسیسم

فیروزه 1390/05/03 ساعت 07:46

دوست دارم عسیسم

من عاشقتمممممممممممممممممم

سارا 1390/05/03 ساعت 08:01 http://saaaraa.blogfa.com

سلااااااااااام صبح به خیررررررر عزیزممممم

سارا 1390/05/03 ساعت 08:01

بابا بیا عکسشو بزار دییییگه

فیروزه 1390/05/03 ساعت 16:37

آره خوبه واسه تنوع بعدا دوباره عوضش کن

مها 1390/05/03 ساعت 18:24

بابا تغییرات

جدی تنوع خیلی خوبه ها

منم باید از این قالب مشکی در بیام کم کم

مها 1390/05/03 ساعت 18:25

عزززززززززززززززززززززیزم

مها 1390/05/03 ساعت 18:33

پس عکسه چی شد؟؟؟؟

مها 1390/05/03 ساعت 18:37

آرزومند آرزوهاییییییییییییییی همه

مها 1390/05/03 ساعت 18:38

این روزا که کم میام نت خیلی سخته..

فک کنم معتاد شده بیدممممممم

فیروزه 1390/05/04 ساعت 07:43

صبح به خیر

فیروزه 1390/05/04 ساعت 08:32

چه عجب گذاشتی پس میز منو ببینی چی میگی ؟

فک کنم میز تو مرتب تره!

سارا 1390/05/04 ساعت 08:49

سلللللللللااااااااااااام عششششقم
بمب ترکیده رو میزت؟؟؟؟

فک کنم آره سارا جون!
فک کن ۳ روز همین جوری موند!

مها 1390/05/04 ساعت 10:08

باز نمیشه منم بی حوصلههههه

آخی قربون حوصلت کمی صبر کن

درووووووووووووووووووووووووووووووووود

عجب میزی دختر

بابا این دکتر ها فقط بلدن بگن که خوب نیستی!:دی

حال روحیت رو به بهبود دخترم

به بهههههههههه
تناز جون
می بینی ماشالله چقد خوش سلیقه ام
اصلا نمادی از نظم و ترتیب هستم
آره خب دکتر کارش همینه درد پیدا کنه
جدا رو به بهبودی ام؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
آخ جووووووووووووون ای ول روحیه

مها 1390/05/04 ساعت 10:20

آهان حالا دیدم...

الان دارم احساس نزدیکی می کنم

خدا رو شکر که دیدی حالا می تونی از من کمی نظم یاد بگیری ببین دخترم نظم چقد چیز خوبیه؟؟؟؟

مها 1390/05/04 ساعت 10:21

نمیدونم چرا گریه رو گذاشتممممممممم

لبخند بود

همیشه لبخند به لب داشته باشی عزیزم

مها 1390/05/04 ساعت 10:22

اوه پس باید اتاق منو ببینی

کفش پر از کتابه باید موقع راه رفتن حواسم باشه پا رو کتاب و خواکار و اینا نزارم

دختر امیدوار باش به خودت

خب موقع امتحانا اتاق من هم این طور بود طبیعی هستش ولی سعی کن یه جای خلوت تر درس بخونی نه تو شلوغی این جوری تمرکزت بیشتر میشه

فیروزه 1390/05/04 ساعت 13:42

27

امیدروارم زودی به آرزوت برسی

Nazanin 1390/05/04 ساعت 13:44

یعنی منتظرین یه روز نباشم آپ کنید دیگه

اون روز که رفتی آپ کردم اومدم بهت بگم بیا آپم که رفته بودی

Nazanin 1390/05/04 ساعت 13:44

قربونت برم من با آرزوهات عزیز دلم فدات بشم خانومی

خدا نکنه عزیززززززززززززم

Nazanin 1390/05/04 ساعت 13:46

خدا کنه همیشه همیشه حال جسمی و روحیت خوب باشه عشقم

نبینم هیچوقت ناراحتیتو عزیزم

خوبمممممممممممممم

Nazanin 1390/05/04 ساعت 13:47

من برم خونه مامان

که باز بمونم اینجا میزنه به سرم که برم توو خودم

اومدم بگم میدوستمت و عاشقتم عسیسم

مواظب خودت باش گلم

به مامان زری سلام برسون بدو بدو دختر خووووووووووووووووب

من بیشتر عاشقتم خیلی خیلی بیشتر

Nazanin 1390/05/04 ساعت 13:48

راستی میز کارتم خیلی شلوغ نیست به نظر من که خیلی هم مرتبه

بلی بلی می شه گفت نمادی از نظم و ترتیب هست!

مها 1390/05/04 ساعت 18:17

رها 1390/05/05 ساعت 09:52

سلام بر سپیدولی :دی
اه...این بوقلمون ها چیه بالا وبلاگت؟گند زده تو وبلاگ.این بلاگ اسکای هم سلیقه نداره هااااااااا
خوبه که خوبی این 1
و 2 اینکه
سپید ، بهتره از خدا نخوایم فیروزه با اومدن رضا شاد شه.بهتره بخوایم با صلاح خدا شاد باشه.شاید اگه رضا نیاد بهتر باشه.اول سختی و بعد شادی :-)

فیروزه 1390/05/06 ساعت 09:00

سارا 1390/05/06 ساعت 10:23

سلااااااااااااااام

مها 1390/05/06 ساعت 10:30

سلاممممممممم

من اومدم

مها 1390/05/06 ساعت 17:37 http://moha

سلاام

مـــــ ــهــــا 1390/05/06 ساعت 17:48

مشکلت حل شده سپیده جون؟

آره عزیزم مرسی که به فکرمی

مها 1390/05/06 ساعت 17:49

کلا بلاگ اسکای بوس داشت

بووووووووووووووووووووس

بوووووووووسشو با بوسمان خوردیم

فیروزه 1390/05/09 ساعت 07:54

امروز ساعت 07:07 دقیقه کارت زدم مطمئنم واسه هممون روز خوبیه مطمئنم

مرسی عزیزم انشالله که برا خودت هم خوبه

سارا 1390/05/09 ساعت 09:03 http://saaaraa.blogfa.com

سلاااااااام، خوبیییییییییی عزیزم؟؟؟؟؟
بابا آپ کن دیگههههههه

سحر 1390/05/09 ساعت 09:47 http://www.hamdaaard.blogfa.com

من برگشتم................
ولی با یه وبلاگ دیگه........
سپیده کلی دلتنگتم به خدا........
خووووووووووبی؟

سارا 1390/05/09 ساعت 10:06

سپیییییییید پاکش کن دیییییگه

مریم 1390/05/23 ساعت 02:59 http://m-notes.blogfa.com

یاد اولین باری که رفته بودم دندون پزشکی افتادم... اونموقه ای که امپول بی حسی و... فک میکردم دهن ندارم!!!!!همش 6-7 سالم بود!تو همون اولین بار 4 تا دندون از دست دادم!فکرشو کن... بچه ی شیرینی بودم!! شکلات زیاد میخوردم!!
ببخشید سلام:)

خوش اومدی خانمی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد