دختری عاشق با گیسهای بافته به رنگ شب

خدا همه امیدم تو هستی کمکم کن

دختری عاشق با گیسهای بافته به رنگ شب

خدا همه امیدم تو هستی کمکم کن

خدا من دلم تنگ شده.......

قرار بود دیگه از دلتنگی هام اینجا ننویسم و یه زندگی جدیدی رو که توش غم و غصه ای نیس رو شروع کنم ولی بعضی وقتا خاطراتم این اجاره رو بهم نمیده و میگه تو یه گذشته ای داشتی و نمیتونی به این سادگی ها فراموشش کنی تو تو زندگیت عاشق شده بودی به یکی ایمان داشتی و فک میکردی هرچی میگه واقعیت داره از ته دلش میگه باورش کرده بودی هرکسی بهت میگفت این آدم که عاشقشی وقتی داره بعضی وقتا نا مهربون میشه قابل اعتماد نیس بهش دل نبند عصبانی میشدی و میگفتی نه هیچکی حق نداره اینطور فک کنه اون راس میگه اون می تونه بخاطر من با همه مبارزه کنه و به همه ثابت کنه که اون هم عاشق منه! 

یه روزی میرسه که شما از حرفتون پشیمون میشین هروقت داشتم بهترین موقعیت هام رو از دست میدادم همه بهم میگفتن این آدم نمیتونه ولش کن ولش کن اما من احمق چی فک میکردم؟باورم نمیشه همه حرفهات همش دروغ بودن همش ! فقط داشتی منو بازی میدادی باورم نمیشه فقط داشتی منو قول میزدی نه نه نه 

ولی همش واقعیته این واقعیته که عشق تو به من اونقد قوی نبود که بتونی بخاطرش مبارزه کنی  

سپید چی میگی کدوم عشق؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟اون اصلا عاشقت بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟نه نه نبود نبود  

 

حالا من موندم و دلتنگی هام دلتنگی برای چرب زبونی هات دلتنگی برا حرفهات دلتنگی برا اون سر کچلت دلتنگی برا اون شکم گنده ات که همیشه دوست داشتم سرم رو بزارم روش برا تو چی مونده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

از این ۲ سال چی مونده برات؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟هان؟چی؟  

الان چه حسی داری ؟؟؟داری به دلتنگی من میخندی؟؟؟؟میگی این دختره واقها قول منو خورده بوده آره این وافعیت داره که من یه احمقم................

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد